????شخصیت بزرگسال ما

✳️اگر بتوانیم تجسم کنیم که ذهن ما مثل یک صحنه تئاتر تاریک است که یک میکروفون در محوطه روشن آن قرار دارد میتوانیم شاهد چهار شخصیت در درون ذهن خود باشیم که به جلو صحنه می آیند و در برابر میکروفون قرار میگیرند.

1⃣ یک بخش از وجود ما همیشه مضطرب و نگران است و وقتی جلوی میکروفون می‌آید از زمین و زمان گله میکند و مینالد.

2⃣ یک قسمت از ذهن و هویت ما وقتی میکروفون را به دست میگیرد اولین کاری که میکند سرزنش و خودزنی است. این بخش از ذهن ما همیشه ما را خطاکار میداند و از اشتباهات و تصمیمات غلط ما حرف میزند.

3⃣ بخش افسرده وجود ما هم وقتی جلو میکروفون قرار میگیرد زندگی را یک اشتباه بزرگ میخواند. این گوشه از هویت ما، ناامید است و سرنوشت سیاهی را برای ما رقم میزند و حتی ما را لایق زندگی هم نمیداند.

4⃣ بخش بزرگسالِ شخصیت ما هم هست که معمولا در تاریکترین صحنه ذهن نشسته است و ما زیاد از آن با خبر نیستیم. بخشی که همیشه نادیده میگیریم و برای به صحنه آمدن تشویقش نمیکنیم. این بخش معمولا ساکت و بی سر و صدا است و نگاهش به زندگی با شخصیت های مضطرب، سرزنشکار و افسرده درون ما فرق دارد. شخصیت بزرگسال درون ما، میداند که گذشت زمان از هیجانها و اضطرابها میکاهد. میداند که همیشه یک راه جدید یا رفتار جدید هست که باعث میشود از بن بست ها عبور کنیم.

✳️اگر در صحنه تئاتر زندگی یاد بگیریم که به قسمت بزرگسال و منطقی ذهن مان فرصت حرف زدن بدهیم به مرور این بخش هوشمند، از تاریکی و عمق صحنه بیرون می آید و هر بار فرصت بیشتری مییابد که در زندگی و و سرنوشت ما نقش داشته باشد.

 

صحنه ,زندگی ,شخصیت ,میکروفون ,بزرگسال ,میداند ,شخصیت بزرگسال ,میکروفون قرار ,صحنه تئاتر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گیم و بازی وبلاگ شخصی دانلود فیلم دوست دار آران و بیدگل بارانم ارزوست ????نامه های من به خــدا????خــونـه صـورتی https://homina.ir/ دکوراسیون اداری - گروه معماری بام